داستان رستگاری

6—قائن و هابیل و پیشکش آنها

این فصل بر اساس پیدایش ۴: ۱- ۱۵ تدوین گردیده است.

قائن و هابیل، پسران آدم، هیچ تشابه شخصیتی نداشتند. قائن احساسات تند و طغیانگری را ارج نهاد و بخاطر لعنتی که بر آدم بخاطر گناهش بود، بر ضد خدا مرتکب قتل شد. این برادران درخصوص شرطی که برای نجات نژاد انسان مهیا شده بود راهنمائی شده بودند. از آنان خواسته شده بود تا نظام اطاعت فروتنانه را ادامه بدهند، و با ایمان و وابستگی به نجات دهنده وعده داده شده، با قربانی کردن نوبر گله های خویش و پیشکش کردن خون آنان به عنوان قربانی سوختنی برای خدا به خدا حرمت نشان دهند و این قربانی آنان را هدایت خواهد کرد تا بطور دائم گناه خویش را در ذهن داشته باشند و رهایی دهنده ای که می آید تا قربانی عظیمی برای انسان بشود. DR 45.1

قائن پیشکش خود را با شِکوه و ناسپاسی در قلب خویش در خصوص قربانی موعود نزد خداوند آورد. او تمایلی نداشت تا بطور قاطع با تهیه بره ای از برنامه فرمانبرداری تبعیت کند و محصول زمین را پیشکش کرد. او به همین بسنده کرد تا فقط محصول زمین را بردارد و آنچه را که خدا ملزم ساخته بود رعایت نکرد. خداوند آدم را آگاه ساخته بود که بدون ریختن خون بازخرید و فدیه ای برای گناه نخواهد بود. قائن حتی از آوردن بهترین محصولات خود بی توجهی کرده بود. هابیل به برادر خویش توصیه کرده بود که بدون خون قربانی در برابر خدا نرود. قائن که پسر ارشد بود به حرف برادر خویش اعتنا نکرد. او اندرز وی را خوار شمرد و با تردید و غرولند کنان در خصوص ضرورت رعایت مناسک، پیشکش خود را ارائه نموده بود. ولیکن خدا آن را نپذیرفت. DR 45.2

هابیل نوبر گله های خویش و روغن به همراه آورد، همانگونه که خدا فرمان داده بود؛ و با ایمان کامل به اینکه مسیح موعود می آید، و با احترام و خضوغ، پیشکش خود را ارائه نمود. خدا برای پیشکش او حرمت قائل شد. نوری از آسمان درخشید و پیشکش هابیل را بلعید. قائن هیچ نشانی ندید مبنی بر این که پیشکش او پذیرفته شده است. او از خدا و برادر خویش خشمگین شد. خدا با مهربانی بر آن شد تا فرشته ای را نزد قائن نازل کند تا با او گفتگو نماید. DR 46.1

فرشته از او علت خشم وی را جویا شد و به او اط ع داد که اگر او از ا رهنمودهایی که خدا عطا نموده پیروی نماید، خداوند او را خواهد پذیرفت و پیشکش او را حرمت خواهد داد. ولی اگر او خود را خاضعانه تسلیم نظم و ترتیب خدا نکند، نمی تواند پیشکش او را بپذیرد. فرشته به قائن گفت که خدا با آنچه که به هابیل عیان نموده، بی انصافی نکرده ولی این بخاطر گناه و نا اطاعتی خود اوست که خداوند اینگونه ابراز نموده که نمی تواند پیشکش او را بپذیرد — و چنانچه او کار را درست انجام دهد، توسط خدا پذیرفته خواهد شد و برادرش به حرف او گوش خواهد داد، و او رهبری را در دست خواهد گرفت، بخاطر اینکه او فرزند ارشد است. DR 46.2

ولی حتی پس از این که به او صادقانه رهنمود داده شد، قائن توبه نکرد. در عوض این که خود را سرزنش نموده و برای بی ایمانی خویش اندوهگین بشود، او همچنان از بی عدالتی و تبعیض خدا گله مند بود. و در رشک و نفرت خویش، با هابیل ستیز نمود و او را ملامت کرد. هابیل با فروتنی خطای برادرش را به او نشان داد که اشتباه از سوی خود اوست. ولی هابیل از برادر خود ابراز انزجار نمود، از آن لحظه ای که خدا نشان داد که پیشکش او را پذیرفته شده است. برادرش هابیل با ابراز این نکته که خدا با نجات والدینشان از مرگ آنی به آنان شفقت و دلسوزی نشان داده، در پی این بود تا خشم او را فرو نشاند. او به قائن گفت که خدا آنان را دوست دارد یا او پسر معصوم و مقدس خویش را ارزانی نخواهد نمود تا از غضبی که انسان با نا فرمانی خود شایسته عذاب بود، رنج بکشد. DR 46.3