نبرد عظیم

12/44

10— پیشرفت اصلاحات در آلمان

ناپدید شدن اسرار آمیز لوتر موجب حیرت در سرتاسر آلمان شد. تحقیق و پرسش راجع به وی همه جا شنیده می شد. شایعات بی اساسی بوجود آمده بود و عده ای معتقد بودند که او به قتل رسیده است. مرثیه سرایی بزرگی بپا خاست نه تنها توسط دوستان صادق اش بلکه هزاران نفری که آشکارا در طرفداری از اصلاحات قدم بر نداشته بودند. عده زیادی خود را با پیمانی جدی مقید کردند تا انتقام مرگ او را بگیرند. NA 177.1

رهبران پیروان روم وحشت زده دیدند که به چه درجه ای احساسات بر علیه شان برخاسته است. گرچه در ابتدا از مرگ فرضی لوتر خوشحال بودند ولی به زودی میل داشتند از غضب مردم مخفی باشند. دشمنان او بخاطر اعمال شجاعانه اش در حالی که در میانشان بودند اینطور ناراحت نشده بودند که اکنون خارج از صحنه بودنش ایشان را مضطرب ساخته بود. آنانی که در غضب خویش کوشیده بودند اص اح طلب شجاع را از بین ببرند اکنون که او به اسیری درمانده تبدیل شده بود وحشت زده بودند. یکی گفت، « تنها راه نجات مان روشن کردن مشعل ها و جستجوی لوتر در تمام جهان است و برگرداندنش به ملتی که او را فرا می خواند. 1” فرمان امپراتور به نظر از قدرت ساقط شده بود. نمایندگان پاپ وقتی دیدند که توجه کمتری در مقایسه با سرنوشت لوتر جلب نموده اند بسیار غضبناک شدند. NA 177.2

خبر در امان بودن لوتر گرچه زندانی، ترس مردم را فرو نشاند ولی شور و شوقشان را در طرفداری از او بیشتر تحریک می کرد. نوشته های او با علاقه ای بیشتر از گذشته خوانده می شدند. تعداد بیشتری از مردم به آرمان مرد قهرمان که در مقابل چنین نابرابری ترسناکی از کلام خدا دفاع نموده بود می پیوستند. اصلاحات مداوم قوت بیشتری بدست میآورد. بذری که لوتر کاشته بود در همه جا نمو می کرد. غیبتش کاری انجام می داد که حضورش از انجام آن عاجز بود. همکاران دیگر اکنون که رهبرشان کنار کشیده شده بود مسئولیت جدیدی را حس می کردند. با ایمان و اشتیاق تازه به جلو گام برمیداشتند تا آنچه در قدرتشان بود انجام دهند و در کاری که چنین شرافتمندانه آغاز شده بود وقفه ای ایجاد نشود. NA 178.1

ولی شیطان بیکار نبود. او اکنون به عملی دست میزد که در هر جنبش اصلاحی دیگر انجام داده بود فریب دادن و نابود کردن مردم با به وجود آوردن کار جعلی به جای کار اصیل. همانطور که مسیح های کاذب در کلیسای مسیحیان قرن اول وجود داشتند انبیای کاذبی در قرن شانزدهم برخاستند. NA 178.2

چند نفری عمیقاً متأثر از هیجان در دنیای مذهبی برای خود تصور کردند که مکاشفه های ویژه ای را از آسمان دریافت نموده اند و مدعی شدند از طرف خدا مأموریت یافته اند تا کار اصلاحات را که گفتند به شکل ضعیف به دست لوتر آغاز شده بود به کمال برسانند. ولی ایشان در واقع کاری را که لوتر انجام داده بود باطل می کردند. آنها اصل مهمی که پایه اصلاحات بود رد کردند اینکه کلام خدا پایه کافی ایمان و ممارست است؛ و به جای آن راهنمای خطاناپذیر معیار متغییر و بی پایه احساسات و برداشت های خویش را جایگزین کردند. با عمل کنار گذاشتن آشکارساز عظیمِ اشتباهات و دروغ، راه برای شیطان جهت کنترل اذهان به خواست خود باز شد. NA 178.3

یکی از این انبیاء مدعی شد که از فرشته جبرئیل آموزش یافته است. شاگردی که با او متحد شد تحصی ت خود را ترک نمود و اع م کرد توسط ا ا خود خدا به او حکمت اعطا شده است تا کلامش را تفسیر نماید. عده ای دیگر که طبعاً گرایش به تعصب داشتند به آنها پیوستند. هیجانی که این افراد ذوق زده ایجاد کردند کم نبود. موعظه های لوتر مردم را همه جا به حس احتیاج به اصلاحات تحریک کرده بود و اکنون بعضی از افراد صادق از اعمال ظاهری این انبیاء تازه به گمراهی هدایت میشدند. NA 178.4

رهبران این جنبش به ویتنبرگ آمدند و با اصرار ادعایشان را بر مِلنگتون و همکارانش تحمیل نمودند. آنها گفتند: « ما از طرف خدا فرستاده شدیم تا مردم را تعلیم دهیم. ما با خدا گفت و گوی صمیمانه ای داشته ایم و می دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ خلاصه اینکه ما رسولان و انبیاء هستیم و به دکتر لوتر توسل می کنیم. 2» NA 179.1

اصلاح طلبان از این واقعه حیرت زده و مضطرب شدند. این پدیده ای بود که هرگز قب با آن روبرو نشده بودند و نمی دانستند کدام مسیر را انتخاب نمایند. ا مِلنگتون گفت: « واقعاً روح های خارق العاده ای در این اشخاص وجود دارند؛ ولی چه نوع ارواحی؟ … از یک طرف مواظب باشیم مبادا روح خدا را خاموش کنیم از طرف دیگر مبادا بواسطه روح شیطان به گمراهی هدایت شویم. 3» NA 179.2

ثمره این تعالیم تازه به زودی نمایان گشت. مردم به سمت غفلت از کتاب مقدس و یا کنار گذاشتن کامل آن هدایت شدند. مدارس با سردرگمی روبرو شدند. دانشجویان از هر محدودیتی رویگردان شده ترک تحصیل کرده از دانشگاه ها کنار میکشیدند. مردمی که خود را قادر به احیاء و کنترل کار اصلاحات می دانستند تنها موفق شدند آنرا به آستانه نابودی بکشند. پیروان روم اطمینان خود را به دست آوردند و با هیجان ندا در دادند: « یک کوشش نهایی و همه چیز به نفع ما پایان خواهد یافت. 4 NA 179.3

لوتر در وارتبُْرگ پس از شنیدن آنچه که اتفاق افتاده بود با نگرانی 5 عمیق گفت: « من همیشه انتظار داشتم که شیطان این ب را برای ما ا بفرستد. 6” لوتر سرشت حقیقی این انبیاء دروغین را درک نمود و خطری که آرمان حقیقت را تهدید می کرد مشاهده نمود. ضدیت پاپ و امپراتور آنچنان او را مضطرب نکرده بود که اکنون تجربه می کرد. از دوستان مدعی اصلاحات بدترین دشمنانش برخاسته بودند. حقایقی که برایش شادی عظیم و تسلی آورده بودند اکنون برای بوجود آوردن اختلافات و اغتشاش در کلیسا بکار برده می شدند. NA 179.4

لوتر در کار اص ح توسط روح خدا به موقعیتی فراتر از خود پیش رفته بود. ا وی قصد نداشت چنین موضعی را اتخاذ کند که اکنون بدست آورده بود و یا تغییراتی چنین اساسی ایجاد کند. او وسیله ای در دست قدرت لایتناهی شده بود. با این وجود اغلب بخاطر نتیجه کارش می لرزید. یکبار او گفته بود: « اگر می دانستم که تعلیم من به کسی صدمه رسانده است تنها یک فرد را هر قدر هم گمنام و متواضع باشد که امکان ندارد چون تعلیم من خود انجیل است ترجیح میدهم ده بار بمیرم ولی آن را انکار نکنم. 7 » NA 180.1

ولی اکنون خود ویتنبرگ، مرکز اصلاحات داشت به سرعت تحت قدرت تعصب و بی قانونی سقوط می کرد. این وضعیت مخوف در نتیجه تعالیم لوتر بوجود نیامده بود؛ بلکه در سراسر آلمان دشمنانش آن را به او نسبت می دادند. در تلخ کامی گاهی می پرسید: « آیا ممکن است که آخر کار عظیم اصلاحات چنین باشد؟ » ولی وقتی مجدداً در دعا با خدا تق می کرد آرامش به قلبش سرازیر می ا 8 شد. او گفت، « کار از آن من نیست بلکه از آن توست، تو اجازه نخواهی داد که بوسیله خرافات و تعصبات فاسد گردد. » ولی فکر اینکه بیشتر از این در چنین بحرانی از جدال دور بماند برایش تحمل ناپذیر بود. تصمیم گرفت تا به ویتنبرگ برگردد. NA 180.2

بدون تأخیر دست به مسافرت خطرناکش زد. او تحت تحریم امپراتور بود. دشمنان برای کشتنش آزاد بودند؛ دوستان از کمک کردن یا جا دادن به او منع شده بودند. دولت امپراتوری سخت ترین اقدامات را بر علیه پیروان او پیش گرفته بود. ولی او می دید که کار انجیل در معرض نابودی قرار گرفته و به اسم خداوند جسورانه برای جنگ بخاطر حقیقت بیرون رفت. NA 180.3

لوتر در نامه ای به انتخابگر پس از ابراز هدفش برای ترک وارتبُرگ گفت: « به اط ع عالی جناب می رساند که من تحت حفاظت بسیار عالی تر از حفاظت ا شاهزادگان و انتخابگران به ویتنبِرگ می روم. من حمایت عالی جناب را مطالبه نمی کنم و حفاظت شما را نمی جویم بلکه ترجیح میدهم شما را حفاظت کنم. اگر می دانستم که عالی جناب می تواند و یا مایل است مرا حفاظت کند به ویتنبرگ هرگز نمی رفتم. شمشیری نیست که موجب وقفه این آرمان شود. تنها خداست که بدون کمک و موافقت انسان باید همه امور را انجام دهد. آن کسی که بزرگترین ایمان را دارد قادرترین نیز به حفاظت است. 9 NA 180.4

لوتر در نامه ی دوم نوشته شده در راه به ویتنبرگ اضافه کرد، « من آماده ایجاد رنجش عالی جناب و غضب تمام دنیا هستم. آیا اهالی ویتنبِرگ گوسفندان من نیستند؟ آیا خدا آنها را به من نسپرده است؟ و آیا بخاطر آنها اگر لازم باشد نباید خود را در معرض مرگ قرار بدهم؟ به اضافه من از شیوع تشنجی وحشتناک در آلمان می ترسم که به خاطر آن خدا ملت ما را تنبیه خواهد نمود. 10 » NA 181.1

او با احتیاط و تواضعی بسیار در عین حال با عزم و استقامت کار خود را آغاز کرد. وی چنین گفت، « ما باید توسط کلام آنچه را که با خشونت استقرار یافته نابود سازیم. من از زور بر علیه خرافات و بی ایمانی استفاده نخواهم کرد ... کسی را تحت فشار نباید قرار داد. آزادی جوهر ایمان است. 11 NA 181.2

» به زودی در ویتنبرگ ولوله شد که لوتر برگشته است و بناست موعظه کند. مردم از همه طرف گرد آمدند و کلیسا لبریز از جمعیت شد. او بر منبر رفته با حکمتی عظیم و ملایمت تعلیم، تشویق و سرزنش نمود. او در مورد تفسیر آنهایی که به خشونت برای لغو کردن عشاء ربانی روی آورده بودند چنین گفت: NA 181.3

« عشاء ربانی) به سبک کاتولیک (چیز بدی است؛ خدا مخالف آن است و باید لغو گردد؛ و میل دارم که در سرتاسر دنیا عشاء ربانی به سبک انجیل جایگزین آن شود. ولی نباید به زور کسی را از آن محروم کرد. ما باید این امر را به دستان خدا بسپاریم. کلام او باید مجری باشد و نه ما؛ و شما خواهید پرسید چرا چنین باشد؟ چون من قلب مردم را مانند کوزه گر که گل کوزه گری را در دست دارد در دست خود ندارم. ما حق صحبت کردن داریم: ولی حق اجرا کردن نداریم. بگذارید موعظه کنیم؛ و بقیه به خدا تعلق دارد. اگر زور به کار ببرم چه سودی بدست می آورم؟ دهن کجی، تشریفات، مراسم انسانی، دو رویی…. ولی نه اخ ص قلبی و نه ایمان و نه محبت وجود خواهد داشت. هر جا که این سه چیز ا موجود نباشد هیچ چیزی موجود نخواهد بود و من برای چنین نتیجه ای پشیزی ارزش قائل نخواهم شد.…. خدا فقط با کلامش بیشتر از آنچه شما و من و تمام دنیا با قدرت متحد خود می توانیم انجام بدهیم انجام خواهد داد. خدا قلب را به دست می آورد و وقتی قلب به دست آمد همه چیز به دست می آید…. NA 181.4

« من موعظه و بحث خواهم کرد و خواهم نوشت ولی کسی را در فشار نخواهم گذاشت زیرا ایمان عملی اختیاری است. ببین من چه کار کرده ام. من بدون خشونت بر علیه پاپ و پیروان او و فروش آمرزش گناهان ایستادم. کلام خدا را مقدم قرار دادم؛ من موعظه کردم و نوشتم این کاری بود که انجام دادم. با وجود این در حالی که در خواب بودم، … کلامی را که موعظه کرده بودم نظام پاپ ها را برانداخت به ترتیبی که نه شاهزاده و نه امپراتور اینقدر صدمه زده اند. با این همه من کاری انجام ندادم و تنها کلام همه چیز را انجام داد. اگر میل می داشتم به زور متوسل شوم تمام آلمان را سیلی از خون فرا می گرفت. ولی نتیجه چه می شد؟ پریشانی و ویرانی برای روح و بدن به بار می آورد. بنابراین ساکت ماندم و گذاشتم کلام به تنهایی داخل دنیا شود. 12 » روزهای متوالی برای یک هفته کامل لوتر به گروه های مشتاق موعظه میکرد. کلام خدا طلسم هیجان تعصب را در هم شکست. قدرت انجیل مردم به راه غلط رهبری شده را به راه حقیقت برگرداند. NA 181.5

لوتر علاقه ای به مقابله با متعصب ها که شیوه شان چنین شرارت عظیمی به بار آورده بود نداشت. او آنها را چون کسانی با قضاوت نادرست و علایق نامنظم می شناخت که در حالی که مدعی به کسب روشنایی خاص از آسمان بودند کوچکترین مخالفت و حتی پند و سرزنش محبت آمیز را تحمل نمی نمودند. برای خود اقتدار نهایی را مطالبه می کردند که همه بدون چون و چرا ادعای آنها را بپذیرند. ولی چون مصاحبه با لوتر را طلب نمودند او موافقت کرد که با آنها روبرو شود؛ وی آنچنان با موفقیت خودنمایی های آنها را آشکار نمود که شیادها فوراً ویتنبرگ را ترک کردند. NA 182.1

برای مدتی از تعصب جلوگیری شد؛ ولی سالها بعد با خشونتی عظیم تر و نتایج وحشتناک تر پدیدار گشت. لوتر درباره رهبران این جنبش چنین گفت: « برای آنها کتب مقدس نامه ای مرده است و همه فریاد روح القدس! روح ‘ القدس!’ برآوردند. ولی من با اطمینان کامل از جایی که روح شان آنها را هدایت می کند پیروی نخواهم کرد. خدا بواسطه فیضش مرا برای کلیسایی که فقط مقدسین در آن هستند حفظ نماید. من مشتاق سکونت با متواضع ها، ضعیف ها و مریض ها که گناهان شان را می شناسند و حس می کنند و از ته قلب برای دریافت تسلی و حمایت خدا گریه و زاری می کنند هستم. 13 » NA 182.2

توماس مونْزِر 14 فعال ترین متعصب شخصی با قابلیت قابل توجه بود که اگر درست هدایت می شد می توانست او را قادر به انجام کار خیر کند؛ ولی او نخستین اصول دیانت حقیقی را فرا نگرفته بود. « او به اص ح دنیا ا علاقه داشت ولی مانند همه هواخواهان فراموش کرد که اصلاحات از خود شخص شروع می شود. 15 » او جاه طلبانه خواهان مقام و نفوذ بود ولی مایل نبود حتی شخص دوم پشت سر لوتر باشد. او اع م کرد که اص ح طلبان در ا ا جانشین کردن اقتدار کتب مقدس به جای اقتدار پاپ در واقع نوع دیگری از نظام پاپ ها بوجود می آوردند. وی مدعی بود که خودش از خدا مأموریت یافته است تا اصلاحات حقیقی را بوجود آورد. مونْزِر گفت: « کسی که دارای این روحیه است ایمان حقیقی را دارد اگرچه رنگ کتب مقدس را در تمام عمرش ندیده باشد. 16 NA 182.3

این معلمین متعصب اجازه دادند که هر فکر و احساسی به جای صدای خدا بر عقیده خودشان حکمفرما باشد؛ در نتیجه به درجات افراطی روی آوردند. بعضی از آنها حتی کتاب مقدس خود را سوزاندند و ندا در دادند: « کلام می کُشد ولی روح حیات می بخشد. » تعالیم مونْزِر علاقه انسان را به چیزهای خارق العاده ارضاء نمود در حالی که با قرار دادن نظریات و ایده های انسانی برتر از کلام خدا این غرور بود که آنها را راضی مینمود. هزاران نفر تعالیم او را پذیرفتند. او به زودی آداب و رسوم در عبادت های عمومی را تقبیح نمود و اطاعت از شاهزادگان را خدمت به خدا و شیطان دانست. NA 183.1

اذهان مردم که پیش از این برانداختن یوغ نظام پاپ ها را آغاز کرده بودند از محدودیت های قدرت مدنی نیز بی تاب می شدند. تعالیم انقلابی مونْزِر مدعی بود که مجوز الهی آنها را هدایت نموده است تا از هر کنترلی سرباز بزنند و اختیار را به تعصبات و علایق خود بسپارند. متعاقب آن وحشتناک ترین صحنه های آشوب و منازعات بوجود آمد و مزارع آلمان به خون آغشته شد. NA 183.2

عذاب روحی که لوتر قب برای مدت طولانی در ارفورت تجربه کرده بود ا اکنون با اقامه اتهام تعصب بر ضد اصلاحات با قدرت دو برابر بر او وارد آمد. شاهزادگان پیرو پاپ اع م کردند که طغیان نتیجه منطقی تعالیم لوتر است و ا عده ای آماده بودند که حقیقت این ایده را ثابت کنند. گرچه این اتهام فاقد کوچکترین شواهد بود بجز ایجاد دلواپسی برای مصلح نتیجه دیگری در پی نداشت. در این که آرمان حقیقت هم ردیف با پست ترین تعصبات ننگ آور قرار گیرد بیش از آن بود که او بتواند تحمل کند. از طرف دیگر رهبران طغیان از لوتر نفرت داشتند چرا که نه تنها با تعالیم آنها مخالف بود و ادعای آنان مبنی بر الهام را رد کرده بود بلکه آنها را طغیان گران بر علیه اقتدار مدنی معرفی میکرد. آنها برای انتقام، او را به عنوان مدعی فرومایه تحقیر نمودند. به نظر می رسید که او دشمنی شاهزادگان و همینطور مردم را بر ضد خود بوجود آورده است. NA 183.3

پیروان روم به انتظار سقوط زود هنگام اصلاحات خوشحال بودند؛ و لوتر را حتی برای اشتباهاتی که او مجدانه سعی به تصحیح آنها نموده بود مقصر می دانستند. گروه متعصب با ادعای دروغین که غیرمنصفانه با آنها رفتار شده است موفق شدند که همدردی گروه بزرگی از مردم را به دست آورند و مطابق آنچه عادی است در مورد کسانی که جانبداری از طرف اشتباه می کنند به عنوان شهدا شناخته شدند. بدین ترتیب کسانی که تمام انرژی خود را در مخالفت با اصلاحات صرف می کردند مورد ترحم قرار میگرفتند و به عنوان قربانیان قساوت و ظلم مورد ستایش قرار می گرفتند. این کار شیطان بود و انگیزه همان روح طغیانی بود که نخست در آسمان آشکار گردیده بود. NA 184.1

شیطان پیوسته در پی فریب دادن مردم است و هدایت آنان تا عدالت را گناه و گناه را عدالت بشناسند؛ و این کار چقدر موفق بوده است! چه بسا سرزنش و ملامت بر خادمین وفادار خدا وارد آمده است چرا که جسورانه در دفاع از حقیقت خواهند ایستاد! مردانی که چون نمایندگان شیطان بوده اند تمجید و تملق می شوند و حتی چون شهدا مورد احترام قرار می گیرند ولی آنانی که بخاطر وفاداریشان به خدا باید مورد احترام و حمایت قرار بگیرند تنها و تحت سوءظن و بی اعتمادی رها می شوند. NA 184.2

قدوسیت دروغین و تقدس ساختگی کار فریب آمیزش را همچنان ادامه می دهد. به شکل های مختلف همان روحی را که در زمان لوتر نمایان بود آشکار می نماید و ذهن مردم را از کلام خدا منحرف نموده به جای اطاعت از احکام خدا به پیروی از احساسات و عقاید شخصی سوق می دهد. این یکی از موفق ترین وسیله های شیطان برای وارد آوردن رسوایی بر صداقت و حقیقت است. NA 184.3

لوتر بدون ترس از انجیل در مقابل حمله هایی که از هر سو به جانب آن می آمد دفاع نمود. کلام خدا اسلحه پرقدرت بودن خود را در مقابل هر مبارزه ای ثابت نمود. او با آن کلام بر علیه اقتدار غاصب پاپ و فلسفه مبنی بر اصالت عقل اساتید تربیتی قرون وسطی جنگید در حالی که بر ضد تعصبی که سعی داشت خود را حامی اصلاحات وانمود نماید چون صخره ای ایستادگی کرد. NA 184.4

هر یک از این عناصر مخالف به نحو خود کتب مقدس را کنار گذاشته و حکمت انسانی را به عنوان منشاء حقیقت و دانش اعت می دادند. فلسفه ا خردگرایی منطق را ایده آل نموده آن را معیار اعتقادات دینی می نماید. اصول عقاید کاتولیک برای پاپ اعظم خود را مدعی زنجیر ناگسستنی مکاشفه الهی و تغییرناپذیر در سراسر دوران از طرف رسولان اع م می نماید که فرصت کافی ا برای اختفای هر نوع زیاده روی و فساد را تحت لوای قدوسیت مأموریت رسولان به ایشان می دهد. مکاشفه ای که مونْزِر و همکارانش مدعی آن بودند از منبعی عالی تر از خیال پرستی تصورات شان نشأت نیافته بود و تأثیرش نابود کننده اقتدار الهی و انسانی بود. مسیحیت حقیقی کلام خدا را به عنوان گنجینه ی عظیم حقیقت الهام شده و آزمون همه مکاشفات می پذیرد. NA 185.1

لوتر در برگشت از وارتبُرگ ترجمه ی عهد جدید خود را کامل نمود و انجیل بلافاصله به زبان خود آلمانی ها به مردم آلمان داده شد. این ترجمه با شادی زیاد توسط همه کسانی که حقیقت را دوست داشتند پذیرفته شد؛ ولی مورد اکراه و رد کسانی قرار گرفت که سنت ها و احکام انسانی را انتخاب نموده بودند. NA 185.2

کشیش ها از این فکر نگران شدند که اکنون مردم عادی قادر خواهند بود با آنها در مورد اصول کلام خدا بحث کنند و بدین ترتیب جهالت شان آشکار خواهد گشت. اسلحه برهان های انسانی ایشان در مقابل شمشیر روح القدس درمانده بود. روم تمامی اقتدار خود را برای جلوگیری از انتشار کتب مقدس به کار بست؛ ولی اوامر، لعنت ها و شکنجه ها همه بی نتیجه بودند. هرچه بیشتر روم کتاب مقدس را محکوم و ممنوع مینمود عطش مردم برای دانستن تعالیم واقعی آن بیشتر می شد. همه کسانی که سواد خواندن داشتند مشتاق بودند کلام خدا را شخصاً مطالعه کنند. آنها آن را همراه با خود داشتند و به دفعات می خواندند و راضی نمی شدند مگر اینکه قسمت های زیادی از آن را به حافظه بسپارند. لوتر با دیدن شدت علاقه پذیرش عهد جدید فوراً ترجمه ی عهد قدیم را آغاز نمود و به محض تکمیل هر بخش آنرا منتشر می کرد. NA 185.3

نوشته های لوتر هم در شهرها و هم در روستاها پذیرفته شدند. « آنچه که لوتر و دوستانش تألیف می کردند دیگران انتشار می دادند. راهب ها متقاعد از بی قانونی تعهدات رهبانی و مشتاق تعویض زندگی طولانی تنبل خود با تقلایی فعال ولی بی خبر از روش های بشارت کلام خدا به استان ها سفر کرده از روستاها و خانه های روستایی دیدن کرده و کتاب های لوتر و دوستانش را می فروختند. آلمان به زودی پر از این کتاب فروشان دوره گرد شجاع شد. 17 » NA 185.4

این نوشته ها را غنی و فقیر، تحصیلکرده و بیسواد با اشتیاقی عمیق مطالعه می کردند. شب ها معلمین مدارس دهکده ها تحت روشنایی آتش با صدایی رسا این نوشته ها را برای گروه های کوچک می خواندند. در اثر این ت ش بعضی ها از حقیقت متقاعد شده و کلام حق را با خوشحالی پذیرفتند ا و به نوبه خود خبر نیک را به دیگران اع م می نمودند. ا NA 186.1

کلام الهام شده تصدیق می گردید: « باز شدن کلام تو نور می بخشد و ساده لوحان را فهیم می گرداند. » مزمور فصل ۱۱ آیه ۱۳۰ . مطالعه کتب ۹ مقدس تغییرات شگرفی در اذهان و قلوب مردم به وجود می آورد. حکومت پاپ ها یوغی آهنین بر پیروانش تحمیل کرده بود که آنها را در جهالت و تباهی نگه می داشت. یک رعایت دقیق خرافات به حد افراط نگهداری شده بود ولی در تمام خدمات عقل و قلب مردم سهمی نداشت. موعظه های لوتر حقایق ساده کلام خدا را پیشنهاد می داد و در عین حال قرار گرفتن خود کلام در دسترس مردم عادی توانایی های خفته آنها را بیدار نموده بود و نه تنها طبع روحانی را تطهیر و شریف گردانده بود بلکه قدرت و طراوت تازه ای به ذهن ایشان میبخشید. NA 186.2

مردم از تمام طبقات جامعه با کتاب مقدسی در دست دیده می شدند که از تعالیم اصلاحات دفاع می نمودند. پیروان پاپ که مطالعه کتب مقدس را به کشیش ها و راهب ها واگذار کرده بودند از آنها خواستند که پیش آمده تعالیم جدید را تکذیب کنند. ولی راهب ها و کشیش ها در جهالت از کلام و قدرت خدا از کسانی که به نظرشان بیسواد و مرتد بودند کام ا شکست خوردند. یک نویسنده کاتولیک نوشت: « بدبختانه لوتر پیروانش را متقاعد کرده است که به هیچ مبداء دیگری جز کتب مقدس ایمان نداشته باشند. 18” گروه های بزرگی برای شنیدن حقیقت از کسانی با تحصی ت ا کم جمع می شدند و این مبشرین حتی با افراد تحصیلکرده و علمای سخنور الهیات وارد بحث می شدند. و در نتیجه جهالت شرم آور این مردان بزرگ آشکار می شد وقتی استدلال های ایشان توسط تعالیم ساده کلام خدا مقابله می شد. کارگرها، سربازها، زنان و حتی کودکان در مقایسه با این کشیش ها و دکترهای تحصیلکرده آشنایی بهتری با تعالیم کتاب مقدس داشتند. NA 186.3

تقابل بین شاگردان انجیل و پیروان خرافات تظام پاپ ها به همان اندازه ای که در میان افراد عادی بود در گروه علما آشکار گردید. « مخالفت مدافعین قدیمی سران روحانی که در مطالعه زبان ها و ترویج ادبیات غفلت کرده بودند،... جوانانی با سخاوت بودند که خود را تسلیم مطالعه نموده، کتب مقدس را بررسی می نمودند و خود را با شاهکارهای باستانی آشنا می نمودند. این جوانان با قوه ذهنی فعال و روح بلند پرواز و قلب بی باکی در زمانی کوتاه چنان دانشی بدست آوردند که برای مدت طولانی کسی را یارای رقابت با آنان نبود.... از این جهت وقتی این مدافعین جوان اصلاحات در هر مجلسی با دکترهای پیرو روم روبرو می شدند با چنان آسودگی و اعتمادی حمله می کردند که این مردان جاهل تردید به خود راه داده شرمنده می شدند و در نظر همگان به تحقیری که شایسته اش بودند گرفتار می آمدند. 19 NA 187.1

وقتی روحانیون پیرو روم شاهد کاهش حضار کلیساها شدند از رؤسای مدنی کمک خواستند و به هر وسیله در دسترس کوشیدند که شنوندگان خود را برگردانند. ولی مردم در تعالیم تازه آنچه را که احتیاجات روحی آنان را برآورده می کرد پیدا کرده بودند و از کسانی که برای مدتی مدید آنها را با پوشال بی ارزش رسوم خرافی و سنت های انسانی تغذیه نموده بودند روی برگرداندند. NA 187.2

وقتی جفا بر علیه مبشرین حقیقت شعله ور شد به گفتار مسیح روی آوردند: « چون در شهری به شما آزار رسانند، به شهری دیگر بگریزید. » انجیل متی فصل ۱۰ آیه ۲۳ . نور در همه جا نفوذ کرد. فراری ها جایی در خانه ی فردی مهمان نواز گشوده در برابرشان پیدا می کردند و در آن جا ساکن شده و مسیح را گاهی اوقات در کلیسا و چنانچه این امتیاز رد می شد در خانه های شخصی و حتی در هوای باز موعظه می نمودند. هر جا شنودگان جمع بودند به منزله معبد مقدس قلمداد می شد. حقیقت که با چنین قدرت و اعتماد موعظه می شد با قدرتی غیر قابل مقاومت انتشار می یافت. NA 187.3

مدد خواهی از مقامات روحانی و مدنی برای نابود کردن بدعت بی فایده بود. روی آوردن به حبس، شکنجه، آتش و شمشیر بی نتیجه بود. هزاران تن از ایمانداران ایمانشان را با خون خویش مهر کردند ولی کار ادامه یافت. جفا در توسعه حقیقت خدمت نمود و تعصبی که شیطان همگام با جفا بکار برد تفاوت بین کار شیطان و کار خدا را آشکارتر ساخت. NA 187.4