نبرد عظیم

42/44

40—رهایی قوم خدا

وقتی که حفاظت قوانین انسانی از کسانی که احکام خدا را مراعات می کنند پس گرفته شود در سرزمین های مختلف یک جنبش هم زمان برای نابودیشان بوجود خواهد آمد. وقتی زمان مشخص شده در قانون نزدیک می شود مردم دسیسه خواهند نمود تا گروه مورد نفرت را از بین ببرند. تصمیم گرفته خواهد شد که در یک شب ضربه قطعی را که صدای ناموافق و شماتت را از بین خواهد برد بزنند. NA 607.1

قوم خدا بعضی ها در زندان و بعضی مخفی در پناهنگاه های منزوی در جنگلها و کوهستان ها هستند هنوز حفاظت الهی را درخواست می نمایند در حالی که در همه محله ها مردان مسلح همدست با گروه فرشتگان شریر برای کار نابودی آماده میشوند. اکنون در زمان تنگی نهایی است که خدای قوم برگزیده برای رهایی آنان مداخله خواهد نمود. خداوند می گوید: « شما را سرودی خواهد بود، بسان سرود شبِ عیدی مقدس؛ و دل شما شادمان خواهد شد، همچون زمانی که قوم ... به کوه خداوند، آن صخرۀ اسرائیل، رهسپار می گردند. و خداوند آواز مَهیب خود را خواهد شنوانید و بازوی خویش را نمایان خواهد ساخت، بازویی که با خشم آتشین و آتش فرو برنده، و با باران سیل آسا و توفان و تگرگ، فرود می آید. » اشعیاء فصل ۳۰ آیه های ۲۹ و ۳۰ . NA 607.2

گروه های مردان شریر با فریاد پیروزی و تمسخر و نفرین آماده هجوم بر صیدهای شان هستند که ناگاه سیاهی عمیق تاریک تر از تاریکی شب بر زمین می افتد. آنگاه رنگین کمانی با درخشش جلالی از تخت خدا بر آسمان ظاهر شده و به نظر می رسد که هر گروه در حال دعا را احاطه می کند. جمعیت عصبانی ناگهان مهار می شود و فریادهای تمسخرشان ساکت می شوند. هدف های غضب جنایتکارانه شان فراموش می شود. ایشان با احساس پیش بینی وحشتناک به نشانه پیمان خدا چشم می دوزند و اشتیاق دارند از درخشندگی مقاومت ناپذیر آن محافظت شوند. NA 607.3

قوم خدا صدایی واضح و خوش لحن می شنوند که می گوید « به بالا نگاه کنید » پس نظر خود را به سوی آسمان بلند می کنند و قوس وعده را می بینید. ابرهای سیاه و غضبناک که آسمان را پوشانده کنار می روند و مانند استیفان با ثبات به آسمان نگاه می کنند و ج ل خدا و پسر انسان نشسته بر تختش را ا می بینند. آنان در جسم الهی اش علایم تحقیرش را تشخیص می دهند و از لب هایش درخواست ارائه شده به حضور پدر و فرشتگان مقدس را می شنوند: « می خواهم آنها که به من بخشیده ای با من باشند، همانجا که من هستم. » انجیل یوحنا فصل ۱۷ آیه ۲۴ . مجدداً صدایی پیروزمندانه و خوش لحن شنیده می شوند که می گوید: « آنها می آیند! آنها می آیند! مقدس، بی ضرر و بی فساد. آنها کلام صبر مرا حفظ کرده اند؛ آنها در میان فرشتگان راه خواهند رفت؛ » و لب های رنگ پریده و لرزان کسانی که ایمانشان را محکم حفظ نموده اند فریاد پیروزی بر می کشند. NA 608.1

در نصف شب است که خدا قدرت خود را برای رهایی قومش آشکار می کند. آفتاب درخشان در قوت خود ظاهر می شود. عجایب و علایم پی در پی سریع اتفاق می افتند. شریران با حیرت و وحشت به صحنه نگاه می کنند در حالی که عادلان با شادمانی جدی به نشانه های رهایی شان می نگرند. همه چیز در طبیعت به نظر از مسیرش خارج می شود. جریان جویبارها متوقف می شود. ابرهای سیاه و تیره برآمده و با یکدیگر برخورد می کنند. در وسط آسمان های غضبناک یک فضای باز از ج ل غیر قابل توصیف وجود دارد ا که از آنجا صدای خدا چون غرش سیلاب های خروشان به گوش می رسد که می گوید: « کار تمام شد. » مکاشفه فصل ۱ آیه ۶ .۱۷ NA 608.2

صدا آسمان ها و زمین را می لرزاند. زمین لرزهای عظیم اتفاق می افتد. « زمین لرزهای عظیم واقع شد، چندان عظیم که نظیرش تا انسان بر زمین می زیسته، روی نداده بود. » آیات ۱۷ و ۱۸ . به نظر می رسد که فلک باز و بسته می شود. ج ل از تخت الهی چون برق ساطع می شود. کوه ها چون نی در باد می ا لرزند و صخره های ناهموار به هر طرف پراکنده می شوند. غرشی وجود دارد که از آمدن توفان خبر می دهد. دریا به شدت متلاطم است. صدای غرش گردباد عظیمی چون صدای دیوهای مأمور به نابودی شنیده می شود. تمام زمین چون امواج دریا متلاطم شده و بالا و پایین می رود و سطح آن شکسته می شود و به نظر می رسد که پایه هایش گسیخته می شود. سلسله کوه ها غرق می شود. جزایر مسکونی ناپدید می شوند. بندرهایی که در شرارت مانند صدوم شده اند توسط امواج غضبناک آب بلعیده می شوند. بابل عظیم به یاد خدا آمده است تا « از پیاله خشم شدید خود او را بنوشاند. » تگرگی عظیم که هر دانه آن « در حدود ۳۵ کیلوگرم بود » کار انهدام خود را انجام می دهند. آیه های ۱ و ۹ ۲۱ . مغرورترین شهرهای زمین برانداخته می شوند. قصرهای اشرافی که بر آنها مردان بزرگ جهان ثروت خود را برای تجلیل خود به کار برده اند در برابر چشم هایشان فرو می ریزند. دیوارهای زندان ها گسیخته می شوند و قوم خدا که به خاطر ایمانشان در بند نگهداری شده بودند آزاد می شوند. NA 608.3

قبرها باز می شود و « بسیاری از آنان که در خاکِ زمین خوابیده اند بیدار خواهند شد، اما اینان برای زندگی جاودان و آنان برای خجلت و حقارت جاودان. » دانیال فصل ۱۲ آیه ۲. همه کسانی که در ایمان پیام فرشته سوم در گذشته اند از قبرهای تجلیل یافته بیرون می آیند تا عهد صلح خدا را با کسانی که شریعت او را حفظ کرده اند بشنوند. « حتی چشم آنان که نیزه به او زدند » )مکاشفه فصل ۱ آیه ۷(، آنهایی که عذاب های مسیح در حال مرگ را استهزا نمودند و سرسخت ترین مخالفان حقیقت و قوم او قیام می یابند تا او را در جلالش ببینند و شاهد احترامی باشند که به وفاداران و مطیعان ارائه میشود. NA 609.1

ابرهای غلیظ هنوز هم آسمان را پوشیده اند با وجود این آفتاب گهگاه چون چشم انتقام گیرنده یهوه رسوخ می کند. برق خشمناک از آسمان می جهد و زمین را در شعله آتش می پوشاند. صدایی مافوق غرش عظیم رعد و صداهای اسرار آمیز و هراس انگیز نابودی شریران را اع م می کند. کلماتی ا که گفته می شود را همه نمی فهمند ولی به طور دقیق توسط معلمین کاذب درک می شود. آنانی که تا مدتی قبل چنین بی پروا، مغرور و جسور و نسبت به قوم حافظین احکام خدا از قساوت شادمان بودند اکنون در بهت و حیرت غرق شده اند. ناله هایشان مافوق صدای عوامل طبیعت شنیده می شود. دیوها به الوهیت مسیح اعتراف نموده در برابر قدرتش می لرزند در حالی که مردم برای رحمت التماس می کنند و در وحشت فرومایه بر خاک افتاده اند. نبی عهد عتیق در رویایی روز خدا را دید و چنین گفت: « شیون کنید، زیرا که روز خداوند نزدیک است و مانند هلاکتی از جانب قادر مطلق می آید. »اشعیاء فصل ۱۳ آیه . « از خوفِ خداوند و از کبریایی ج ل وی، به اندرون ا ۶ صخره شو و خویشتن را در خاک پنهان کن. نگاه های تکبرآمیز انسان به زیر کشیده خواهد شد و کبر و غرور آدمیان پست خواهد گردید؛ تنها خداوند در آن روز متعال خواهد بود. زیرا خداوندِ لشکرها را روزی است بر ضد هرآنچه مغرور و متکبر باشد و بر ضد هرآنچه برافراشته شده باشد؛ آنها جملگی پست خواهند شد. « » در آن روز آدمیان بت های نقره و ط ی خویش را که آنها را ا به جهت پرستش ساخته اند، نزد موش های کور و خفاشان خواهند افکند، تا از خوف خداوند و از کبریایی ج ل او، به غارهای صخره ها و شکاف های ا سنگ ها داخل شوند، آنگاه که خداوند برخیزد تا زمین را به لرزه درآورد. » اشعیاء فصل ۲ آیه های ۱۰ تا ۱۲ و ۲۰ و ۲۱ . NA 609.2

از شکافی در ابرها ستارهای می درخشد و درخشندگی اش در مقایسه به تاریکی چهار برابر ازدیاد می یابد. برای وفاداران از امید و شادی می گوید ولی برای نقض کنندگان شریعت خدا صحبت از غضب و سختی می نماید. آنهایی که همه چیز را برای مسیح قربانی نموده اند اکنون در امان هستند گویا در پناهگاه سری خیمه ی خدا. ایشان آزمایش شده اند و در برابر دنیا و متنفران از حقیقت وفاداری خود را برای کسی که جان خود را برای آنها داد به ثبت رسانده اند. تغییری شگفت آور بر کسانی که در رویارویی با مرگ صداقت خود را محکم حفظ نموده اند بوجود آمده است. آنان بطور ناگهانی از ظلمِ تاریک و وحشتناک مردانی که به دیوها تبدیل شده اند نجات یافته اند. سیمای شان که اخیرا رنگ پریده، مضطرب و فرسوده بودند اکنون از حیرت و ایمان و محبت درخشانند. صداهای شان در سرود پیروزی بر می خیزد: « خدا پناه و قوّت ماست و یاوری که در تنگی ها فوراً یافت می شود. پس نخواهیم ترسید، اگرچه زمین متحرک شود و کوه ها به قعر دریا فرو افتند؛ اگرچه آبهایش بخروشند و به جوشش درآیند و کوه ها از تلاطم آن به لرزه افتند. » مزمور فصل ۴ آیه های ۱ تا ۶ .۳ NA 610.1

در حالی که این کلمات اطمینان مقدس به سوی خدا صعود می کند ابرها به عقب کشیده می شوند و آسمان پرستاره دیده می شود که در مقایسه با فلک تاریک و خشمگین در هر طرف غیرقابل بیان باشکوه است. ج ل ا شهر آسمانی از دروازه های نیمه باز جاری می شود. آنگاه در برابر آسمان دستی ظاهر می شود که دو لوح سنگی تا شده را نگه می دارد. نبی می گوید: « آسمان ها دادگری او را اع م می کنند، زیرا خدا، خودْ داور است. » مزمور ا فصل ۵۰ آیه . آن احکام مقدس و عدالت خدا که در میان رعد و آتش از کوه ۶ سینا به عنوان راهنمای زندگی اع م شد اکنون به عنوان معیار داوری بر مردم ا آشکار می شود. آن دست الواح را باز می کند و در آنجا اصول ده فرمان دیده می شود که با قلمی چون آتش نگاشته شده. کلمات آنچنان واضح هستند که همه می توانند آن را بخوانند. خاطره ها بیدار می شود و تاریکی خرافات و بدعت از هر ذهنی زدوده می شود و کلام دهگانه خدا، مختصر، کامل و مقتدر به نظر کلیه ساکنان زمین می رسد. NA 610.2

توصیف وحشت و نا امیدی کسانی که شروط مقدس خدا را لگدمال کرده اند امکان پذیر نیست. خدا شریعت خود را به آنها داد آنها می توانستند سیرت خود را با آن بسنجند و از معایب خود با خبر شوند در حالی که هنوز فرصت توبه و اص ح وجود داشت ولی برای جلب رضای دنیا اصول آن را ا کنار گذاشتند و نقض آنها را به دیگران آموختند. آنها سعی کرده اند قوم خدا را مجبور به بی حرمتی به سبت او کنند. اکنون توسط همان شریعتی که تحقیر نموده اند محکوم می شوند. همگی با صراحت وحشتناک می بینند که هیچ بهانه ای ندارند. آنها انتخاب کردند که چه کسی را عبادت و خدمت خواهند نمود. « آنگاه شما بار دیگر میان پارسایان و شریران، و میان آنان که خدا را خدمت می کنند و آنان که خدمتش نمی کنند، تمییز خواهید داد. »ملاکی فصل ۳ آیه ۱۸ . NA 611.1

دشمنان شریعت خدا از واعظین گرفته تا کوچک ترین آنها درک جدیدی از حقیقت و وظیفه دارند. خیلی دیر متوجه می شوند که سبتِ حکم چهارم مُهر خدای زنده است. خیلی دیر طبیعت قلابی سبت شان و پایه های شنی که ایشان بر آن ساخته اند را می بینند. متوجه می شوند بر علیه خدا می جنگیده اند. معلمین دینی جان ها را به نابودی هدایت کرده اند در حالی که مدعی به هدایت آنها به دروازه های بهشت بوده اند. فقط در روز حساب نهایی آشکار خواهد شد که چقدر مسئولیت مردان در مقام مقدس مهم و نتیجه عدم وفاداری آنها چقدر وحشتناک است. فقط در ابدیت است که زیان نابودی یک شخص را می توان به درستی تخمین زد. نابودی کسی که خدا به او بگوید: دور شو خادم شریر وحشتناک خواهد بود. NA 611.2

صدای خدا از آسمان شنیده می شود که روز و ساعت برگشت عیسی و رساندن پیمان ابدی به قومش را اع م می نماید. کلامش مانند غرش رعد ا در سرتاسر زمین طنین انداز می شود. قوم منتخب خدا با چشم های دوخته به آسمان گوش می دهند. صورت هایشان با ج ل او نورانی شده و مانند ا صورت موسی وقتی که از کوه سینا نزول نمود می درخشد. شریران قادر به نگاه کردن به آنها نیستند؛ و وقتی برکت بر کسانی اع م می شود که خدا را با ا حفظ سبت مقدسش احترام ورزیده اند فریاد پیروزی بلند می شود. NA 612.1

به زودی لکه ابر سیاهی از مشرق پدیدار می شود به اندازه نصف دست انسان. این ابری است که نجات دهنده را در بر گرفته است و در فاصله دور گویا به تاریکی پیچیده شده است. قوم خدا می دانند که این نشان پسر انسان است. آنها در سکوتی با وقار در حالی که به زمین نزدیک می شود به آن خیره شده اند و روشن تر و پر ج ل تر میشود تا اینکه به ابر ا عظیم سفیدی تبدیل می شود، قسمت تحتانی آن چون آتش ملتهب است و بالای آن رنگین کمان پیمان. عیسی چون فاتحی مقتدر سوار است. اکنون نه به عنوان « مرد رنجدیده » برای نوشیدن پیاله تلخ شرمسازی و مصیبت بلکه چون فاتح آسمان و زمین تا زندگان و مردگان را داوری کند. « امین و برحق « » او به عدل حکم می کند و می جنگد؛ » و « سپاهیان آسمانی » )مکاشفه فصل ۱ آیه های ۱۱ و ۱۴ ( از پی او می آیند. گروه بی شمار و ۹ زیادی از فرشتگان مقدس با سرودهای تصنیف آسمانی او را همراهی می کنند. به نظر می رسد که فلک از نور « هزاران هزار و کُرورها کُرور » فرشته منور شده است. هیچ قلم انسانی نمی تواند صحنه را توصیف کند؛ هیچ ذهن فانی قادر به درک شکوه آن نیست. « ج ل او آسمانها را پوشانید و ا ستایش او زمین را آکنده ساخت. درخشندگی او همچون نور بود. » حبقوق فصل ۳ آیه های ۳ و ۴. وقتی ابر زنده نزدیک تر می شود هر چشمی سرور حیات را می بیند. اکنون تاجی از خار آن سر مقدس را جریحه دار نمی کند؛ ولی تاجی از ج ل بر پیشانی مقدس او قرار گرفته است. سیمای او ا درخشان تر از آفتاب ظهر است. « و بر ردا و ران او نامی نوشته شده است: شاه شاهان و رب الارباب. » مکاشفه فصل ۱ آیه ۹ ۶ .۱ NA 612.2

در حضورش « رنگ از همۀ رخسارها رفته است؛ » و بر رد کنندگان رحمت خدا وحشتِ نا امیدی ابدی مستولی می شود. « دل ها آب شده و زانوان لرزان است. ... رخسارها همه رنگ باخته است! » ارمیاء فصل ۳۰ آیه و ناحوم فصل ۲ آیه ۱۰ . عادلان با ترس و لرز فریاد بر می آورند: « که را ۶ توان ایستادگی است؟ » سرود فرشتگان ساکت می شود و زمانی از سکوت وحشتناک پیش می آید. آنگاه صدای عیسی شنیده می شود که می گوید: « فیض من تو را کافی است. » صورت عادلان روشن می گردد و شادی هر قلبی را پر می سازد. فرشتگان در حالی که به زمین نزدیکتر می شوند مجدداً سرود را با آهنگی بلندتر از سر می گیرند. NA 613.1

پادشاه پادشاهان احاطه شده در آتش شعله ور بر ابرها فرود می آید. آسمان ها چون طوماری در هم پیچیده می شوند و زمین در برابرش می لرزد و همه کوه ها و جزیره ها از جای هایشان جابجا می شوند. « خدای ما می آید و خاموش نخواهد ماند؛ آتش پیش رویش فرو میبلعد و تندباد گرداگردش می خروشد. آسمان را در بالا فرا می خواند و زمین را، تا بر قوم خود داوری کند. » مزمور فصل ۵۰ آیه های ۳ و ۴. NA 613.2

« آنگاه پادشاهان زمین و بزرگان و سپهسالاران و دولتمندان و قدرتمندان و هر غ م و هر آزادمردی در غارها و در میان صخره های کوه ها پنهان شدند. ا آنان خطاب به کوه ها و صخره ها می گفتند: بر ما فرود آیید و ما را از روی آن تختنشین و از خشم بره فرو پوشانید. زیرا که روز بزرگ خشم او فرا رسیده و که را توان ایستادگی است؟ » مکاشفه فصل آیه های ۱۵ تا ۶ .۱۷ NA 613.3

کنایات مسخره آمیز متوقف شدند. لب های دروغگو به سکوت واداشته شدند. صدای ضربه اسلحه و غوغای کارزار « با هر چکمۀ جنگاوران و هر جامۀ آغشته به خون » )اشعیاء فصل آیه ۵( ساکت گردیده. اکنون چیزی ۹ جز صدای دعا و گریه و نوحه به گوش نمی رسد. از لب هایی که تا چندی قبل استهزا می کردند فریادی بر می آید: « روز بزرگ خشم آنان فرا رسیده و که را توان ایستادگی است؟ » شریران ترجیح می دهند زیر صخره های کوه ها دفن شوند تا اینکه صورت کسی را که تحقیر نموده و رد کرده اند ببینند. NA 613.4

صدایی که به گوش مردگان رسوخ می نماید را آنها می شناسند. چند بار با لحن لطیف و ملتمسانه آنها را به توبه خوانده است. چند بار در دعوت های یک دوست، یک برادر و یک نجات دهنده شنیده شده است. برای رد کنندگان فیض او هیچ صدایی چنان پر از محکومیت و چنان متهم کننده وجود ندارد که برای مدتی چنین طولانی تضرع نموده است: « از راه های شریرانۀ خود بازگشت کنید، زیرا چرا بمیرید؟ » حزقیال فصل ۳۳ آیه ۱۱ . آه که برای آنها صدای غریبه ای بود! عیسی می گوید: « چون هنگامی که فرا خواندم مرا نپذیرفتید و آنگاه که دست خویش دراز کردم، کسی اعتنا نکرد؛ چون مشورت مرا یکسره نادیده گرفتید و نخواستید توبیخ مرا بپذیرید. » امثال سلیمان فصل ۱ آیه های ۲۴ و ۲۵ . آن صدا خاطره هایی را به یاد می آورد که آنها میل به محو کردن دارند اخطارها تحقیر شده، دعوت های رد شده و مزیت های نادیده گرفته شده. NA 613.5

کسانی هستند که مسیح را هنگام تحقیرش استهزا نمودند. با قدرتی مرتعش کننده کلمات عذاب دیده در برابر درخواست قسم کاهن اعظم به خاطر می آید که بسیار جدی اع م نمود: « از این پس پسر انسان را خواهید ا دید که به دست راست قدرت نشسته، بر ابرهای آسمان می آید. » انجیل متی فصل ۲ آیه ۴ . اکنون او را در جلالش می بینند و کماکان او را نشسته ۶ ۶ بر دست راست قدرت خواهند دید. NA 614.1

کسانی که ادعای او را مبنی بر پسر خدا بودن استهزا کرده بودند اکنون خاموشند. هرودیس متکبر که مقام پادشاهی او را مسخره کرد و دستور داد سربازان مسخره کننده او را چون پادشاه تاج گذاری کنند همان جاست. همان کسانی که ردای ارغوانی را با دست های گناه آلودشان بر دوشش گذاشتند و بر پیشانی مقدسش تاجی از خار نهادند و در دست بی مخالفتش عصای سلطنتی جعلی گذاشتند و در استهزای کفر آمیز در برابرش تعظیم نمودند آنجا هستند. کسانی که بر صورت سرور حیات آب دهان انداختند و سیلی زدند اکنون از نظر نافذش سر برمی گردانند و سعی می کنند از ج ل دگرگون کننده حضورش فرار کنند. آنهایی که میخ ها را ا بر دست ها و پاهایش کوبیدند و سربازانی که پهلویش را سوراخ کردند این آثار را با وحشت و پشیمانی نگاه می کنند. NA 614.2

کاهن ها و حکام با دقتی وحشت آور وقایع جلجتا را به خاطر می آورند. آنها با خوفی رعب انگیز به یاد می آورند که چگونه با شادمانی شیطانی سر تکان دادند و فریاد برآوردند: « دیگران را نجات داد، امّا خود را نمی تواند نجات دهد! اگر پادشاه اسرائیل است، اکنون از صلیب پایین بیاید تا به او ایمان آوریم. او به خدا توکل دارد؛ پس اگر خدا دوستش می دارد، اکنون او را نجات دهد. » انجیل متی فصل ۲۷ آیه های ۴۲ و ۴۳ . NA 614.3

آنها خیلی واضح مثال نجات دهنده راجع به چند باغبان که از تحویل محصول تاکستان به مالک آن سرباز زدند و نسبت به غلامان او بدرفتاری کردند و پسر او را کشتند را بخاطر می آورند. آنها همچنین حکمی که خود بر علیه باغبانان صادر کردند به یاد می آورند: صاحب تاکستان « آن افراد بی رحم را با بی رحمی تمام نابود خواهد ساخت. » کاهن ها و بزرگان در گناه و عقوبت آن باغبانان بی وفا خط مشی خود و نابودی عادلانه خود را می بینند و اکنون ناله عذاب اخلاقی آنها بر می خیزد، بلندتر از فریاد « مصلوبش کن، مصلوبش کن » که در خیابان های اورشلیم به پا خاست و نوحه ترسناک و نا امید « او پسر خداست! او مسیح حقیقی است. » آنها سعی می کنند از حضور شاه شاهان فرار کنند. ولی آنها بیهوده اقدام به مخفی شدن در غارهای عمیق زمین که در اثر جنگ عناصر منقلب شده اند می کنند. NA 615.1

در زندگی همه کسانی که حقیقت را انکار می کنند لحظاتی پیش می آید که وجدان بیدار می شود، وقتی که خاطره یادبود عذاب دهنده زندگی ریاکارانه را ارائه می دهد و نفس از پشیمانی عبث عاجز می شود. ولی اینها در مقایسه با افسوس آن روزی که « چون آنچه از آن می ترسید همچون توفان بر شما عارض شود و مصیبت چون گردباد شما را فرو پیچد » )امثال سلیمان فصل ۱ آیه ۲۷ (.آنهایی که می خواستند مسیح و قوم وفادار او را نابود کنند اکنون شاهد جلالی هستند که بر آنها قرار می گیرد. آنها در میان وحشت شان صدای مقدسین را در سرود و شادمانی می شنوند که اع م می کند: « هان این خدای ما است ا که منتظر او بودیم تا نجات مان بخشد. » اشعیاء فصل ۲۵ آیه .۹ NA 615.2

در میان چرخش زمین، درخشش برق و غرش رعد صدای پسر خدا مقدسین خفته را قیام می دهد. او نگاهی به مقبره عادلان نموده دست خود را به سوی آسمان برافراشته فریاد می زند « بیدار شوید، بیدار شوید، بیدار شوید شمایی که در خاک خوابیده اید و برخیزید! » در سرتاسر طول و عرض زمین مردگان صدای او را می شوند و آنهایی که می شنوند زنده خواهند شد و تمام زمین با راه رفتن لشکریان بی نهایت عظیم از هر ملت و قوم و زبان و مردم طنین انداز می شود. از زندان خانه مرگ بیرون می آیند ملبس به ج ل ا ابدی و فریاد می کشند: « ای گور، پیروزی تو کجاست؟ و ای مرگ، نیش تو کجا؟ » رساله اول به قرنتیان فصل ۱۵ آیه ۵۵ ؛ و عادلان زنده و مقدسین قیام یافته صداهایشان را در یک فریاد طولانی و شاد پیروزی متحد می کنند. NA 615.3

همه در همان قامت که در ورود به مقبره داشتند خارج می شوند. آدم که در میان انبوه جمعیت قیام کرده ایستاده است قد و بالای بلند و طبیعت با شکوهی دارد ولی کمی پایینتر از پسر خدا. او فرق نمایانی با نسل های بعد دارد؛ در این مورد انحطاط عظیم نژادی دیده می شود. ولی همه با طراوت و تازگی جوانی جاودانی به پا می خیزند. در ابتدا انسان به صورت خدا آفریده شد نه فقط در سیرت بلکه در شکل و ترکیب. گناه تحولی به وجود آورد و تقریباً صورت الهی را محو ساخت؛ ولی مسیح آمد تا آنچه را که گم شده بود ترمیم کند. او بدن های فاسد ما را تغییر خواهد داد و شبیه به بدن پر جلالش شکل خواهد داد. شکل فانی و فاسدپذیر، تهی از زیبایی که روزی از گناه تباه گشته بود کامل، زیبا و آراسته به بقا خواهد شد. کلیه معایب و لکه ها در قبر باقی می ماند. نجات یافتگان با دسترسی به درخت حیات واقع در باغ عدن از دیرباز گم شده به قامت پر ج ل اولیه « رشد » )ملاکی فصل ۴ ا آیه ۲( خواهند کرد. آخرین آثار به تأخیر افتاده لعنت گناه زایل خواهد شد و ایمانداران مسیح در « زیبایی خداوند خدای ما » در ذهن و روان و جسم ظاهر خواهند شد که صورت کامل خداوندشان را منعکس خواهد نمود؛ و چه نجات شگفت آوری! از دیرباز موضوع صحبت و امیدواری، موضوع تفکر با انتظار مشتاقانه ولی دور از ادراک کامل. NA 616.1

عادلان زنده « در یک آن و در یک چشم به هم زدن » تغییر می یابند و به صدای خدا تجلیل می شوند. اکنون فناناپذیر گشته اند و با مقدسین قیام نموده به آسمان ربوده می شوند تا خداوند را در هوا ملاقات کنند. فرشتگان « برگزیدگان او را از چهار گوشۀ جهان، از یک کران آسمان تا به کران دیگر، گرد هم خواهند آورد. » اطفال کوچک به دست فرشتگان به آغوش مادران حمل می شوند. دوستانی که برای مدت طولانی بواسطه مرگ از یکدیگر جدا شدندبه هم می پیوندند تا دیگر از هم جدا نشوند و با سرود شادی با هم به سوی شهر خدا صعود می کنند. NA 616.2

در هر طرف ارابه ی ابری بال هایی هست و زیر آن چرخ های زنده و وقتی ارابه به سوی آسمان می رود چرخ ها فریاد بر می آورند « قدوس » و بال ها در حال حرکت فریاد بر می آورند « قدوس » و گروه فرشتگان فریاد بر می آورند « قدوس، قدوس، قدوس خداوند خدای قدیر » و نجات یافتگان فریاد می زنند « هللویا! » زمانی که ارابه به سوی اورشلیم جدید صعود می کند. NA 616.3

قبل از ورود به شهر خدا نجات دهنده علامت پیروزی را به پیروان خود می دهد و نشان مقام سلطنتی را به آنها اعطا می نماید. صف آرایی درخشنده شان به شکل مربع توخالی دور و بر پادشاه شان که در شکوه سلطنتی فوق مقدسین و فرشتگان استقرار دارد و سیمایش با محبتی لطیف بر همه آنها می درخشد صورت گرفته. سرتاسر جمهور بی شمار نجات یافته هر نظری بر او دوخته شده و هر چشمی ج ل او را می نگرد همان که « ظاهرش چنان تباه ا شده بود که دیگر به انسان نمی مانست و چهره اش چنان مخدوش که دیگر به بنی آدم شبیه نبود. » عیسی به دست خود تاج ج ل را بر سر فاتحان می ا گذارد. برای هر یک تاجی که بر آن « اسم جدید » او نگاشته شده )مکاشفه فصل ۲ آیه ۱۷ ( و جمله « قدوسیت به خدا » نقش بسته وجود دارد. به دست هر کسی شاخه ی نخل پیروزی و چنگی براق گذاشته شده و وقتی فرشتگان رهبر نوت شروع را می نوازد هر دستی با مهارت بر سیم های چنگ می کشد و آهنگ شیرین با کلمات دلپذیر غنی بر می افرازد. خلسه ی غیرقابل توصیفی قلب ها را خشنود می سازد و هر صدایی در حمد شکرانه بر افراشته می شود: « بر او که ما را محبت می کند و با خون خود ما را از گناهانمان رهانید و از ما ملکوتی ساخت و کاهنانی برای خدا و پدر خود، بر او ج ل و قدرت باد، تا ابد. آمین. » مکاشفه فصل ۱ آیه های ۵ و . ا ۶ NA 617.1

شهر مقدس در برابر گروه نجات یافته است. عیسی دروازه های عریض مرواریدی را باز می کند و ملت هایی که حقیقت را حفظ نموده اند وارد می شوند. در آن جا بهشت خدا را می بینند خانه آدم در زمان معصومیتش. آنگاه آن صدایی که غنی تر از هر آهنگی که به گوش فانی رسیده است شنیده می شود که می گوید: « جدال شما تمام شده است. « » بیایید، ای برکت یافتگان از پدر من، و ملکوتی را به میراث یابید که از آغاز جهان برای شما آماده شده بود. » NA 617.2

اکنون دعای نجات دهنده برای شاگردانش تحقق یافته است: « می خواهم آنهایی که به من بخشیده ای با من باشند، همانجا که من هستم. » « در حضور پرج ل خویش بی عیب و آکنده از شادی عظیم. » )یهودا ا فصل ۲۴ ( مسیح، خریداری شدگان به خون خود را به پدر ارائه می نماید و اع م می دارد: « اینک من، و فرزندانی که به من داده ای. « » آنها را که به ا من بخشیده ای، محافظت نمودم. » آه این است عجایب محبت رستگار کننده! وجد روحانی ساعتی که پدر ازلی به نجات یافتگان نگاه می کند و صورت خود را می بیند، ناسازگاری گناه محو شده و آفت آن رفع شده و انسان بار دیگر در هماهنگی با الوهیت است! NA 617.3

عیسی با محبتی غیر قابل بیان وفاداران خود را به خوشی خداوندشان خوش آمد می گوید. خوشی نجات دهنده دیدن جان هایی است که در ملکوت جلالش توسط عذاب و تحقیرش نجات یافته اند و رستگاران در شادی او شریک خواهند بود وقتی در میان برکت یافتگان کسانی را می بینند که توسط دعاهایشان، فعالیت شان و خدمت پر محبت شان برای مسیح به دست آورده اند. وقتی گرداگرد تخت سفید عظیم جمع می شوند شادمانی غیر قابل توصیف قلب هایشان را پر می سازد، وقتی کسانی را می بینند که برای مسیح به دست آورده اند و ببینند که آنها دیگران را به دست آورده اند و آنها نیز دیگران را و همه به پناهگاه آرامش آورده شده اند در آن جا تاج هایشان را در برابر پاهای عیسی می گذارند و برای دوران های بی انتهای ابدیت او را تمجید می نمایند. NA 618.1

وقتی فدیه یافتگان در شهر خدا استقبال می شوند در هوا هلهله ستایش بر می خیزد. هر دو آدم نزدیک است یکدیگر را ملاقات کنند. پسر خدا با آغوش باز آماده پذیرش پدر نژاد ماست موجودی که او خلق نمود و بر علیه خالق خود گناه ورزید و به خاطر گناهانش آثار صلیب بر جسم نجات دهنده حمل می شود. وقتی آدم علایم میخ های بی رحمانه را تشخیص می دهد به جای به آغوش رفتن خداوندش در تواضع خود را به پای او می اندازد و فریاد بر می آورد « آن برۀ ذبح شده سزاوار است! » نجات دهنده با لطافت او را بلند می کند و پیشنهاد می کند بار دیگر نظری به منزلگاه عدنی خود که از آن برای مدت درازی تبعید شده بود بیاندازد. NA 618.2

زندگی آدم پس از تبعیدش از باغ عدن بر زمین پر از غم شده بود. هر برگ خشک شده، هر حیوان برای قربانی، هر آفت بر روی زیبای طبیعت، هر لکه بر عصمت انسان، خاطرهی جدیدی از گناهش بود. عذابِ ندامت، وقتی ازدیاد شرارت را دید و در جواب اخطارهایش با سرزنش هایی مواجه شد که او را موجب گناه می دانستند وحشتناک بود. او با تواضع صبورانه برای تقریباً هزار سال عقوبت گناه را تحمل نمود. او با امانت از گناهش توبه نمود و به شایستگی نجات دهنده موعود اعتماد نمود و در امید قیام از مردگان زندگی را بدرود گفت. پسر خدا شکست و سقوط انسان را کفاره نمود و اکنون توسط عمل کفاره، آدم به سلطنت اولیه اش گماشته شد. NA 618.3

او منتقل شده با شادمانی نظر به درخت هایی می افکند که زمانی موجب لذت او بودند همان درخت هایی که او خودش میوه هایشان را در دوران معصومیت و خوشحالی جمع کرده بود. او تاک هایی را میبیند که دست خود او پرورش داده بود و همان گل هایی که از نگهداری شان لذت برده بود. ذهنش واقعیت صحنه را درک میکند و می فهمد که این واقعاً باغ عدن بازگردانده شده است، زیباتر از آن موقعی که از آن رانده شده بود. نجات دهنده او را به درخت حیات هدایت نموده میوه باشکوه را می چیند و به او توصیه می کند از آن بخورد. او به اطراف نگاه می کند و عده زیادی از خاندانش را نجات یافته می بیند که در بهشت خدا ایستاده اند. آنگاه تاج درخشان خود را به پای عیسی می اندازد و بر سینه او افتاده نجات دهنده را به آغوش می کشد. دستی به چنگ طلایی می کشد و طاق های آسمان طنین سرود پیروزی را منعکس می کنند: « سزاوار سزاوار سزاوار است بره که کشته شد و اکنون زنده است! » خانواده آدم هم صدا می شوند و تاج های خود را به پای نجات دهنده می اندازند در حالی که در ستایش سر خم می کنند. NA 619.1

این به هم پیوستگی را فرشتگانی شاهدند که در سقوط آدم گریه کردند و به وجد آمدند وقتی عیسی پس از قیامش به آسمان صعود نمود و سپس قبر را برای همه کسانی که به اسم او ایمان بیاورند باز نمود. اکنون کار نجات را انجام شده می بینند و در سرود تمجید و ستایش همدست می شوند. NA 619.2

بر دریای چون کریستال در برابر تخت آن، دریای از شیشه آمیخته با آتش چنان درخشنده از ج ل خدا گروهی جمع شده اند که « بر آن وحش و بر ا تمثال او و بر عدد نام او پیروز شده بودند. » آنها به همراه بره بر کوه صیهون ایستاده اند، « چنگ هایی به دست داشتند که خدا به آنان داده بود » صد و چهل و چهار هزار نفری که از میان مردم نجات یافته اند؛ و چون صدای آبهای خروشان و صدای رعدی عظیم به صدای چنگ نوازان می مانست آنگاه که چنگ بنوازند؛ و آنان « سرود جدیدی » را در برابر تخت می خوانند، سرودی که کسی جز صد و چهل و چهار هزار قادر به یاد گرفتن آن نیستند. آن سرود موسی و بره است سرود نجات. کسی جز صد و چهل و چهار هزار نمی تواند سرود را یاد بگیرد؛ زیرا آن سرود تجربه آنهاست تجربه ای که هیچ گروه دیگری هرگز نداشته است. « اینان راه بره را دنبال می کنند هر کجا که برود. » آنها از زمین از میان زنده ها تبدیل یافته به عنوان « نوبر برای خدا و بره » محسوب می شوند. مکاشفه فصل ۱۵ آیه های ۲ و ۳ و فصل ۱۴ آیه های ۱ تا « .۵ اینان همان کسانند که از عذاب عظیم برگذشته اند؛ » آنها از زمان مصیبت که هرگز از زمانی که ملتی وجود داشته است وجود نداشته گذشته اند؛ آنها اضطراب زمان یعقوب را متحمل شده اند و در زمان ریزش قصاص های خدا بدون میانجی ایستاده اند. ولی نجات یافته اند چون « رداهای خود را در خون بره شسته اند و سفید کرده اند. « » هیچ دروغی در دهانشان یافت نشد. اینان بَری از هر عیب هستند » در حضور خدا. « هم از این روست که: اینان در پیشگاه تخت خدایند و شبانه روز او را در معبدش خدمت می کنند؛ و آن تخت نشین، خیمۀ خود را بر آنان می گستراند. » آنها زمین را تحلیل رفته از قحطی و آفت دیده اند آفتاب دارای قدرت تا مردم را با حرارت زیاد بسوزاند و خودشان محنت و گرسنگی و تشنگی را متحمل شده اند. ولی « دیگر هرگز گرسنه نخواهند شد و هرگز تشنه نخواهند گردید و دیگر تابش خورشید به رویشان نخواهد تابید و نه تابش هیچ گرمای سوزان دیگر. زیرا که بره از مرکز تختْ شبان آنان خواهد بود و آنان را به چشمه های آب حیات رهنمون خواهد کرد. و خدا هر قطره اشکی را از چشم آنان خواهد سترد. » مکاشفه فصل ۷ آیه های ۱۴ تا ۱۷ . NA 619.3

در تمام اعصار برگزیدگان نجات دهنده در مکتب سختی ها تعلیم و تربیت یافته اند. آنها در راههای تنگ روی زمین راه رفته اند و در تنور مصیبت پالوده شده اند. به خاطر عیسی متحمل مخالفت، کینه و بهتان شده اند. آنها را در جدال شدید متابعت نموده اند و متحمل انکار نفس شده و نا امیدی های تلخ را تجربه نموده اند. آنها توسط تجربه های دردناک شان شرارت و قدرت و احساس خطا و محنت گناه را یاد گرفته اند و با اکراه به آن نگاه می کنند. درکی از قربانی سرمدی برای معالجه آن قلب شان را از سپاس و تمجیدی که سقوط نکرده ها تقدیر نخواهند نمود پر کرده است. آنها محبت زیاد می ورزند زیرا زیاد آمرزیده شده اند. در سهم داشتن از محنت مسیح شایسته مشارکت در ج ل او هستند. ا NA 620.1

وارثین خدا از اتاق های کوچک زیر شیروانی، کلبه ها، زندان ها، داربست های اعدام، کوه ها، بیابان ها، غارهای زیر زمینی، غارهای دریا آمده اند. آنان بر زمین، « تنگدست، ستمدیده و مورد آزار بودند. » میلیون ها محکوم به رسوایی به قبر فرو رفتند چون از تسلیم به ادعاهای اغواگر شیطان خودداری کردند. آنها در دادگاه های بشری به عنوان پست ترین مجرم ها محکوم شدند. ولی اکنون « خدا خود داور است. » مزمور فصل ۵۰ آیه . اکنون تصمیم ۶ های زمینی معکوس می شوند. « ننگ قوم خویش را از تمامی زمین بر خواهد گرفت. » اشعیاء فصل ۲۵ آیه « .۸ آنان ملت مقدس’ خوانده خواهند شد ‘ و فدیه شدگان خداوند’. » او تعیین نموده است تا به آنها « تاجی به عوض ‘ خاکستر ببخشم و روغن شادمانی به عوض سوگواری و ردای ستایش به جای روح یأس. » اشعیاء فصل ۲ آیه ۱۲ ؛ فصل ۱ آیه ۳. آنها دیگر ضعیف، ۶ ۶ محنت زده، پراکنده و مظلوم نیستند. از این به بعد همیشه با خداوند خواهند بود. آنها در برابر تخت ملبس به رداهای فاخرتر از آنچه که مفتخرترین انسانها پوشیده اند هستند. آنها به نیم تاج هایی تاجگذاری شده اند که خیلی مجلل تر از تاج هایی است که بر پیشانی پادشاهان زمین گذاشته شده است. روزهای گریه و درد برای همیشه خاتمه یافته اند. پادشاه ج ل اشک ها را از ا همه صورت ها پاک نموده است و هر علت ماتم از بین برده شده است. آنها در خ ل تکان دادن شاخه های نخل سرود تمجیدی واضح، شیرین و هماهنگ ا را می خوانند و هر صدا در آن شرکت می کند تا اینکه در طاق های آسمانی طنین انداز می شود: « نجات از آن خدای ماست، که بر تخت نشسته؛ و از آنِ بره است؛ » و تمام ساکنان آسمان در تصدیق می گویند: « آمین! ستایش و ج ل و حکمت و سپاس و اکرام و قدرت و توانایی خدای ما را باد، تا ابد. ا آمین! » مکاشفه فصل ۷ آیه های ۱۰ و ۱۲ . NA 620.2

در این زندگی ما می توانیم فقط شروع به درک موضوع شگفت آور نجات شویم. ما با درک فانی مان با حداکثر جدیت عار و ج ل، زندگی و ا مرگ، عدالت و رحمت را که بر صلیب تلاقی می کنند را در نظر بگیریم، با وجود این با حداکثر کش دادن قدرت فکری مان از درک اهمیت کامل آن عاجز خواهیم بود. طول و عرض، عمق و بلندی محبت فدیه دهنده را به تیرگی فهمیده می شوند. نقشه نجات به شکل کامل درک نخواهد شد حتی وقتی که فدیه شدگان آنچنان که دیده می شوند ببنند و آنچنان که شناخته شده اند بشناسند، ولی در خ ل اعصار ابدی حقایق جدید بطور ا پیوسته برای ذهن شگفت زده و خشنود مکشوف خواهد شد. با وجود اینکه ماتم ها و دردها و وسوسه های زمین خاتمه یافته اند و مسبب آنها رفع شده است قوم خدا برای همیشه دانش مشخص و با شعوری از آنچه که نجات شان خرج برداشته خواهند داشت. NA 621.1

صلیب مسیح دانش و سرود فدیه یافتگان در سرتاسر ابدیت خواهد شد. در مسیح ج ل یافته مسیح مصلوب را خواهند دید. هرگز فراموش نخواهند ا شد که به قدرتش دنیاهای بی شمار آفریده شد و نگهداری می شوند در فضای لایتناهی، محبوب خدا، شکوه آسمان، کسی که کروبیان و سَرافین درخشنده از ستایشش لذت می برند خود را متواضع نمود تا انسان سقوط کرده را تعالی بخشد که عار و بزهکاری گناه و پنهان شدن از صورت پدر را حمل نمود تا محنت های دنیای گمگشته قلبش را شکست و حیاتش را بر صلیب جلجتا قاپید. در اینکه خالق همه عالم ها، تصمیم گیرنده سرنوشت همگان، جلالش را کنار گذاشت و به خاطر محبت بر انسان خود را تحقیر نماید همیشه شگفتی و تمجید کاینات را تحریک خواهد نمود. در حالی که ملت های نجات یافته بر نجات دهنده شان نظر می افکنند و ج ل ابدی پدر ا را در سیمایش درخشان می بینند، وقتی تختش را نگاه می کنند که از ازل تا ابد است و اینکه بدانند که سلطنتش را انتهایی نیست سرود وجد آمیز سر می دهند: « مستحق است مستحق است بره که ذبح شده و ما را برای خدا نجات داد توسط خون گران مایه خودش! ” NA 622.1

راز صلیب کلیه رازهای دیگر را توضیح می دهد. در نوری که از جلجتا ساطع می شود صفات الهی که ما را با ترس و هیبت پر کرده بود زیبا و جذاب به نظر می رسد. ظاهراً رحمت و عطوفت و محبت پدرانه با قدوسیت و عدالت و قدرت آمیخته می شوند. در حالی که شکوه تخت او را بلند و اعت ء یافته می بینیم سیرت او را در تجلی پر رحمت مشاهده می کنیم و بهتر ا از پیش اهمیت تیتر نازنین « پدر ما » را درک می کنیم. NA 622.2

دیده خواهد شد که او که در حکمت سرمدی است به جز قربانی نمودن پسرش نقشه دیگری برای نجات مان تدارک ندید. جبران این ایثار تأمین شادمانی ساکنان زمین با فدیه یافتگانِ مقدس، خوشنود و ابدی است. نتیجه جدال نجات دهنده با قوای تاریکی برای فدیه یافتگان خوشنودی و منجر به تجلیل خدا در سراسر ابدیت می شود؛ و این است ارزش جانی که پدر از پرداخت بهایش راضی است و خود مسیح با دیدن میوه ایثار عظیمش رضایت خاطر دارد. NA 622.3